English | پارسی

حال و روز منابع آب کشور اصلا خوب نیست. منابع آب سطحی و زیرزمینی، هر دو دستخوش مشکلات و مسائل متعددی هستند و روندهای فعلی برداشت و استفاده از این منابع نیز، آینده بغرنج‌تری را نشان می‌دهند. بارش‌های کمی که در پاییز و زمستان امسال تاکنون داشته‌ایم نیز مزید بر علت شده است تا سپهر آبی کشور، تیره و تارتر شود. در چنین شرایطی، یکی از مهم‌ترین لوازمی که برای عبور از تنگناها و حرکت به سمت اصلاحات اساسی در مسیر برگرداندن تعادل در میزان منابع و مصارف آب مورد نیاز است، در میان گذاشتن صحیح و اصولی واقعیت با عموم مردم و نخبگان و فراهم کردن زمینه واقعی مشارکت آنها در مدیریت بحران است؛ امری که از آن با عنوان «آموزش»، «فرهنگ‌سازی»، «ارتقای سواد آبی» یا «ظرفیت‌سازی اجتماعی»، در جای جای دنیا، حتی کشورهایی که چندین برابر ایران بارش دارند، یاد می‌شود. در کشور ما، عدم توازن به مراتب شدیدتری بین تامین و مصرف آب در بسیاری از شهرهای بزرگ از جمله تهران وجود دارد که مشکلات تامین آب را در شرایط خشکسالی به مراتب پیچیده‌تر و عمیق‌تر می‌کند. به همین دلیل، مدیریت بحران آب در شرایط خشکسالی در شهرهایی مثل تهران بدون مشارکت مردمی عملی نیست.
اکنون سوال مهم این است که چرا برخی مسوولان در روزهای اخیر، این اطمینان را به پایتخت نشینان دادند که آب شرب آنها در تابستان پیش رو هیچ مشکلی نداشته و قطعا تامین خواهد شد؟ می‌دانیم و آمار و ارقام نیز به وضوح به ما می‌گویند که اگر هم با فشارهای جدیدی به منابع آب زیرزمینی تهران و دشت‌های اطراف آن، کم‌آبی‌های تابستان، سپری شود، عملا از ذخایری استفاده کرده‌ایم که تجدیدپذیر نیستند و در واقع با این کار، به سمت نابودی همیشگی آنها، فرونشست‌های گسترده و در عمل نابودی زندگی و سرزندگی در یکی از مهم‌ترین کانون‌های جمعیتی کشور و نواحی اطراف آن حرکت کرده‌ایم.
مانع جدی که بر سر راه همراه کردن مردم برای کاهش مصرف آب وجود دارد، باوری نادرست در میان سیاستمداران است. براساس این باور غلط، ذهن مردم را با تهدید‌هایی که برای تامین آب شرب وجود دارد، نباید مشوش کرد. این سیاست تا جایی پیش می‌رود که هیچ تفاوتی حتی در فضای سبز و شیوه‌های آبیاری آن در سال‌های عادی و سالی مثل امسال با کم بارشی کم سابقه آن در پایتخت، وجود ندارد.
هیچ نیازی نیست که در میان گذاشتن واقعیات، همراه با ایجاد نگرانی‌های شدید باشد. اصولا آموزش و فرهنگ‌سازی صحیح برای پریشان کردن و در مسیر ایجاد موج‌های احساسی نیست. ظرفیت‌سازی، در پی آن است تا مردم و نخبگان یک جامعه را به حل مشکل فرابخواند و گام اول در این مسیر، طرح صحیح مشکل و نشان دادن عمق بحرانی است که با آن مواجهیم؛ هر چند این کار فقط برای مرثیه خوانی و تکرار ذکر یک مشکل نیست، بلکه بر بستر این آگاهی و حساسیت، مشارکت غیر شعاری و مطالبه عمومی برای «نجات آب» دنبال می‌شود. در سال‌های اخیر گام‌های خوبی هم در این مسیر برداشت شده نظیر تدوین دستورالعمل دوم طرح احیا و تعادل بخشی که بر اقدامات اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی متمرکز است اما مهم آن است که موانع بر سر راه تحقق این اقدامات را هم‌برداریم و شاید یکی از مهم‌ترین آنها همین باور و سیاست نادرستی باشد که از در میان گذاشتن واقعیت با مردم، هراس داشته باشیم و آن را موجب تشویش و نگرانی بدانیم. ذکر اینکه هیچ نگرانی وجود ندارد و به هر قیمتی آب را تامین خواهیم کرد، تنها پاک کردن صورت مساله است و این به کرات اثبات شده است که در حوزه آب، پاک کردن صورت مساله‌ها، هیچگاه به حل مساله منتهی نشده است و چه بسا آن را سخت‌تر و جدی‌تر هم کرده است. تصمیمات در مورد حفاظت از منابع آب و نحوه بهره‌برداری از آن به خصوص در شرایط خشکسالی باید براساس اصول علمی، نظرات کارشناسی و فارغ از دغدغه‌های سیاسی گرفته شوند.
از فرصت کم بارشی امسال، بهره ببریم و تلاش کنیم، وضعیت بغرنج منابع آبی را با مردم و نخبگان مطرح کنیم و از آنها بخواهیم در اصلاح واقعی مسیر برداشت‌ها و برگرداندن تعادل و حفاظت از باقیمانده نه چندان زیاد ذخایر آبی کشور، کمک کنند. از حرکت‌های اثر بخش در کاهش مصرف آب مثل کاهش فضای سبز شهری که جنبه نمادین نیز داشته و مردم را به کاهش مصرف تشویق می‌کند، تا دیر نشده بهره ببریم.

٭بنفشه زهرایی؛ عضو هیات علمی دانشگاه تهران
٭٭ محمد‌جواد سمیعی؛ گروه مهندسی- اجتماعی آبانگاه