English | پارسی

مخاطرات و چالش های فزاینده ای که در حفاظت و نگهداری از تالاب ها در سراسر جهان بویژه کشورهای واقع در مناطق خشک و نیمه خشک، بوجود آمده و در حال گسترش می باشد؛ تغییراتی اساسی و زیربنایی در مدیریت این زیست بوم ها را ضروری ساخته است. واقعیت آن است که نزدیک به ۵۰% سطح تالاب ها در طول یک قرن اخیر در سطح جهان نابود شده و در ایران نیز وضعیت دریاچه ارومیه، تالاب های بختگان و پریشان و بسیاری دیگر از زیست بوم های تالابی در مسیر مطلوبی به پیش نمی رود. تغییر این سمت و سو، نیازمند مجموعه ای از اقدامات و رویکردهاست که زیربنای آن ها، آنچنان که کنوانسیون رامسر، جمع بندی نموده، عبارت است از : ظرفیت سازی، آموزش، مشارکت و آگاهی رسانی (CEPA).

برنامه سیپای ویژه هر تالاب مشخص می کند که برای مدیریت پایدار تالاب، مبتنی بر هم سویی و هم افزایی گروه های مختلف کنشگران در بخش های حاکمیتی، جوامع محلی و …؛ چه مسیری باید طی شود و چه اقداماتی با چه ساختاری و در چه اولویت بندی زمانی- اعتباری، دنبال می شوند و اثربخشی و کارایی آن ها چگونه پایش شده و نتایج آن با چه سازوکاری برای اصلاح و بهبود رویه ها مورد استفاده قرار می گیرد.

تدوین چنین برنامه و نقشه راهی، خود فرایندی مهم و اساسی به شمار می رود که اگر بصورت اداری و با شیوه مرسوم از بالا به پایین تنظیم شود، چندان کارا و موثر نخواهد بود. مبنای تدوین صحیح CEPA، چنان که چارچوب های منتشر شده از سوی کنوانسیون رامسر و دفتر طرح حفاظت از تالاب های ایران در سازمان حفاظت از محیط زیست، تصریح می کند؛ روندی مشارکتی و فراتسهیلگرانه است. روندی که در آن، تمامی ذی نفعان از گروه های مختلف، دیدگاه های خود را مطرح نموده و در نهایی سازی برنامه سیپا مشارکت می نمایند. چنین فرایندی با حساسیت و ظرافت کامل در طول ماه های اخیر در استان خراسان جنوبی در رابطه با تالاب کجی نمکزار تعریف گردیده بود که گروه آبانگاه، روند برنامه ریزی و پیاده سازی آن را برعهده داشته و در این مسیر، به مدلی موفق در ابعاد محلی و ملی دست یافت (از جمله در رابطه با مشارکت وسیع دستگاه های حاکمیتی و جوامع محلی و همچنین حضور گسترده بانوان).